باورم نمیشه

باورم نمیشه کلاسم با آقای جاوید تموم شده و دیگه قرار نیست جزوه بگیرم! دیگه قرار نیست تیکه کلاماشو بشنوم...بوینی سنمشلار، آی آوارالار و...

حقیقتا باحال ترین معلمی بوده که داشتم!

هرچند چون من یکی دوماه دیرتر رفتم کلاسش و یجورایی نتونستم با بقیه خو بگیرم همیشه سر کلاسش ساکت بودم و اونم فکر میکرد آدمیم که هیچی از ریاضی حالیش نمیشه:"

اون اوایل زیاد حس خوبی نداشتم یکیش بخاطر همین چیزا که بالا گفتم، یکیشم بخاطر اینکه درسو ترکی یاد میداد..ولی خب بعدا کنار اومدم باهاش.

و امروز

باید بعنوان روزی که شدیدا بغض کردم و اشک ریختم ثبت شه!

خدایا...یکی از منابع شادمانی و یکی از دلایل keep going forward ام رو از دست دادم!

دیدین آدم سریال یا مجموعه کتاب موردعلاقش که تموم میشه چه حالی میشه؟ یهو احساس پوچی میکنه و دیگه نمیدونه با زندگیش چیکار کنه! دقیقا تو همچین وضعیتیم! حتی بدتر!

و خیلی ناراحتم از دست خودم...اون اوایل که دیر ثبت نام کردم...بعدشم که کلی غیبت داشتم...تو کلاسای حضوریش به شدت ساکت بودم و تو کلاسای مجازیشم خیلی خیلی کم پیش میومد ازش چیزی بپرسم...و درکل...احساس میکنم که فکر میکرد خیلی بچه بیخیال و اهل خوشگذرونی و به درس اهمیت نده ای هستم!

کاش میتونستم بهش بگم اینطوری نیستم...

و...

دوست داشتم ازش معذرت خواهی کنم...

 

امروز ..ینی حدودا چند دقیقه پیش آخرین جلسه کلاسمون بود که درس تموم شده بود و هفت دقیقا اینا وقت اضافی داشتیم..دقیقا اینطوری تموم شد:

آقای جاوید*به ترکی گفت البته*: خب...درس امروزمون تموم شد...کل کتاب امروز تموم شد...تو این یازده ماه ۵۵۰ صفحه درس خوندیم..بعضی وقتا خیلی حرصم دادین سر دیر اومدن سرکلاسا و حل نکردن تمرینا! امیدوارم کنکورو با موفقیت پشت سر بذارین و پیشرفتتونو ببینم..

*منی که پشت گوشی بغض کردم و حتی نمیتونم بگم ممنون*

یکی از بچه ها شروع میکنه به تعریف و تشکر از آقای جاوید..حرفش که تموم میشه دوباره کلاسو سکوت فرا میگیره.

جاوید: بچه های دیگه نیستن؟ قطع شدن؟؟

همه کلاس: نه آقای جاوید هستیم!!!!

جاوید: هااا پس بغض آخرین دیداره!

_بله..*میخندن*

*گریم میگیره*

جاوید: کاش این جلسه آخرو شماهم مثل بقیه کلاسا حضوری میومدین..حداقل یه عکسی باهم میگرفتیم...

*و ما اینجا کیدو رو داریم که میترسید حضوری بره و اونقد سرکلاس گریه کنه که همه خندشون بگیره!!*

_آقای جاوید شهریور میایم عکس میگیریم^-^

جاوید : آره شهریور بیاین...امیدوارم با خبرای خوب بیاین..

_ گفته بودین باقلوا دوس دارین نه؟

جاوید: بلی باقلوا دوس دارم...پس شهریور با خبرای خوب و..‌. یه قوطی باقلوا:")

_ایشالا=)

جاوید: خب اوشاخلار...سیزی آللها تاپشیریام..موفق اولاسوز، خدافظ..

تمام تلاشمو میکنم که صدام دربیاد:

"خدافظ...و ممنون!"

 

 

اه لعنتی من قرار بود از کلاس امروز اسکرین ریکوردر بگیرم.......

 

دوستون دارم آقای جاوید~

 

 

  • Baby Blue

سلاممم:)))

من فک نکنم هیچ سالی انقدر ناراحت شده باشم.. تو همه این سالا کلا یه معلم خفن داشتم که هنوز باهاش در ارتباطم*اویزونشم در واقع*

ولی خب؛ کنکورو بترکون و شهریور با یه قوطی باقلوا از خجالتش در بیا*-*

فرست؟

هق آخی :'))))

نمیدونی ستارتو روشن میبنم چقدر خوشحال میشم... 

وای ...منم‌گریم‌گرفت 

هق 

+منم ترکم:")))))))))

هعی...شبیه پوچی میمونه که انگار از اولشم چیزی نبود جز یه مشت خیال و حسای خوب!

یه طوری نوشتی که میتونم پا به پات گریه کنم

منی که امسال اصلا با معلما ارتباط نداشتم:

+ولی خدایش، منو یاد کلاس نهمم میدازه، یادمه یه معلم ریاضی داشتیم، خیلی خوب بود، خوب درس میداد، خیلی راحت و قشنگ. بعد یه خورده بد اخلاق بود ولی نمیشد مهربونی و خودمونی بودنشو انکار کنم^^ خیلی قلب مهربونی داشت، روزای آخر مدرسه که رسید، بچه ها کلی باهاش حرف زدن منم براش نقاشی کشیدم، از اون کوشولو ها~ عای... دلم تنگ شد براش، معلم خوبی بود.

یا معلم کلاس اولم، خیلی خوب بود، واقعا آدم دوست داشتنی بود و خیلی دوستش داشتم، یادمه آخرین باری که دیدیمش، موقع کارنامم بود. اومد بغلم کرد و لپمو بوس کرد و مامانم ازمون عکس گرفت، هنوز عکسشو دارم فکر کنم.

تمام اینایی که گفتم، بدون که خیلی درکت میکنم که چقدر معلمتو دوست داشتی و برات خیلی خفن بوده! عاه :")

حس خیلی گندیه وقتی یه معلم رو دوست داری و به نظرت خیلی زحمت میکشه و براش ارزش قائلی اما وقتی فعالیت نمیکنی فکر میکنن تو اهمیت نمیدی یا همچین چیزی و یه حالت نا امید طور نسبت بهت دارن :(

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

~Light Blue~

🦋••We won't be erased••🦋

Not perfect but always myself ✨


Don't rush something that you want to last forever


من انسانم...
من انسانم، همان انسان خاکی
همان کس که به تن روح خدا دارم...
مرا تا عرش اعلا راه و تا قعر فنا چاه است
اگر پرواز میخواهم
فلک ها بر من آزاد است...

نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan