زندگی فرصت یک گلچینیست
که اگر دیر کنی، پیر شدی
خود گلِ تقدیر شدی
نه گلی هست که خواهی دیدن
نه دگر فرصت یک گل چیدن
زندگی منظره گُل شدن و گِل شدن است...
زندگی سایه رنگیست که در منزل عشق
آخرین رنگ خودش را به زمان میبازد
تیری از قوس کمان است تا سینه صید
که در این فاصله بی صبر و عنان میتازد
زندگی چنبره چوبی یک حادثه است...
زندگی ساده ترین ترجمه یک متن است
متن افسانه ای آدم و انسان و بشر
آدم گمشده در مرز جهنم و بهشت
بشر مانده ز خیر و بشر رانده ز شر
یا که انسان شریف از همه حوران و پری
زندگی ناقه ای از بار قضا و قدر است...
زندگی قصه یک غصه ناهنگام است
دفتر خاطره رهگذر گمنام است
اولین تجربه عاشق در ناکامی
آخرین فرصت معشوق در انجام است
زندگی سوختنی در ره یک ساختن است...
زندگی شرح شکوفا شدن یک یاد است
ماجرای به گِل افتادن هر فریاد است
مشق هر لیلی و اصلی، قلم هر شیرین
زندگی نامه ی قیس و کرم و فرهاد است
زندگی شعر بهم ریخته تنهایی است...