برای امروز

مثل همون روزی که وایسادم زیر دوش، نفس عمیق کشیدم و کل آب سردو یهو باز کردم. همونطور که داشتم سعی میکردم ضربان قلبمو که بخاطر شدت سرما بالا رفته بود رو پایین بیارم، با خودم تکرار میکردم رها کن، رها کن....

  • Baby Blue

یادداشتی از این روزها

دوباره رفتم روانشناس...
ولی اینبار نه بخاطر این که همسایمون زنگ زد وقت گرفت...
رفتیم و خیلی جدی شد. میدونستم جدیه ولی یجورایی همش به خودم میگفتم که چون تنبل و بدببن شدم اینطور فکر میکنم...اون اوایل یکم برام عجیب بود که اینطور فکر کنم چون مطمئن بودم هرچی که باشم تنبل و از زیرکار در برو نیستم. ولی بعدش اونقد گفتم دیگه واقعا باورم شد.
بگذریم. با حرفایی که زده شد فکر کنم تا خود کنکور و احتمالا مدت ها بعدش درگیر شم.
چیزی که میخواستم بگم این بود که فکر میکنم شاید سال بعد بهتر انجامش بدم..شاید سال بعد رتبه بهتری آوردم. شاید شاید شاید...
ولی از اون طرفم نمیخوام. "واقعا ارزششو داره؟" دوسال پشت موندن خیلی وحشتناک بنظر میرسه و من اینو نمیخوام‌. شاید بهتر باشه جدا یکم به خودم استراحت بدم و لذت ببرم از زندگی...شاید بهتره انقد سخت گیری نکنم و با جریان زندگی همراه بشم.
ولی اینا همش یه مشت "شایده"
این روزا خیلی سردرگمم.

  • Baby Blue

~Light Blue~

🦋••We won't be erased••🦋

Not perfect but always myself ✨


Don't rush something that you want to last forever


من انسانم...
من انسانم، همان انسان خاکی
همان کس که به تن روح خدا دارم...
مرا تا عرش اعلا راه و تا قعر فنا چاه است
اگر پرواز میخواهم
فلک ها بر من آزاد است...

نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan