گویا امروز علاوه بر امتحان فیزیک،امتحان زبانم داشتم"-" که خب حالا زیاد مهم نبود...هرچند ریدم:) نمیدونم چرا..این دومین باریه که ازمون امتحان گرفته و دومین باریه که من تو زبان ۱۴ شدم"-" میفهمین؟۱۴...بگذریم...
چالش سی شب ژورنال نوشتن:
شب دوم: یک نامه بنویسین برای بدنتون.از هر عضوی که توی بدنتون دارید و سالم هست تشکر کنید؛ از بدنتون بابت اینکه زنده هستید و داره زندگی میکنه تشکر کنید.
=""""))
اول از همه از شش هام تشکر میکنم که بهم اجازه نفس کشیدن میدن...
از کبدم بخاطر اون ۵۰۰ تا وظیفه ای که داره تشکر میکنم"-"
از کلیه هام تشکر میکنم که خونمو پاکیزه نگه میدارن"-"
پاهام...ممنون که منو به جاهای قشنگی بردین
و شما دستام:)..اگه شما نبودین من هرگز نمیتونستم چیزیو لمس یا خلق کنم^-^...حتی نمیتونستم لپ حنانه رو بکشم=""))...و دست تمامی کسایی که دوسشون دارمو بگیرم♡ حتی نمیتونستم کسیو بغل کنمT-T
قلبم:)
قلب عزیز و خستگی ناپذیر من..
بابت تمام لحظات...بابت تمام اون هشت صدم ثانیه هایی که از پسشون براومدی...بابت تمام این مدت که بخاطرم مدام فشرده و پر شدی و اون همه فشارو تحمل کردی تا خون رو به اندازه کافی به تمامی نقاط بدنم پمپاژ کنی ازت ممنونم...امیدوارم بازم باهم ادامه بدیم:)
و مغزم....
میدونم خسته ای...میدونم هرروز داری مسیرهای عصبی جدیدی رو میسازی...میدونم دلت پره از لجبازی ها و حرف گوش نکنی های قلبم ولی...اینو بدون که خیلی برام باارزشی...بابت تمام مسئله هایی که حل کردی...تمام چیزهایی که فهمیدی و به درد اومدی...و در آخر...بابت تمام خاطره هایی که برام ساختی ازت ممنونم...تو دوست خوبی برا من هستی...مراقبم باش=)
لازمه از تمام سلول هایی که بخاطرم آپوپتوز کردن،جنگیدن و از بین رفتن تا من زنده بمونم،اونایی که بخاطرم میکروب خوردن،لنفوسیت هام و و و ..از همتون ممنونم...میدونم نمیتونم براتون جبران کنم ولی تاابد به یاد شما خواهم بود و فراموشتون نمیکنم...
💙💙💙💙💙💙💙💙