سی شب چالش ژورنال نوشتن: شب دوازدهم!

 

خب امشب یه اتفاق خفن افتاد!!

من یه دوست خوب دارم تو اینستا...که امشب فهمیدم از دوستای صمیمیش محسوب میشم🥺🥺 

اصلا فکرشو نمیکردم...

و بسی شاد گشتم از دریافتن این خبر^-^

.

.

سی شب چالش ژورنال نوشتن:

شب دوازدهم: امشب فکر کنید درمورد همه کسایی که راجبتون بد حرف زدن و شمارو قضاوت کردن. امشب بنویسید که چرا نظرشون درمورد شما غلط بوده.چرا اون چیزی که گفتن نیستین.

خب...راستش...

یادم نمیاد کسی راجبم بد حرف زده باشه...

آها نه چرا یادم افتاد!!

نمیدونم کی گفته بود ولی به گوشم رسیده که یک فردی گفته "اسرا خیلی مغرروره و افادش زمین رو پودر کرده!!"

یبارم یکی به دوستش گفت:"این خیلی لوس و نونوره...اخلاقش مثل Xهست (یکی از دانش آموزا که لوس شناخته شده بود)"

راجب اولی که باید بگم من مغرور نیستم..من به هیچ وجه مغرور نیستم...فقط خجالتی ام...و همین باعث میشه تو جمع های خانوادگی یا اونایی که با افرادش آشنا نیستم زیاد صحبت نکنم...بخاطر همین فکر میکنن که خودمو میگیرم"-"

دومی هم که...

داستان اینه: سال هفتم من و چندنفر دیگه آزمون دادیم برا شرکت تو مسابقه آزمایشگاه که تا سطح کشوری میرفت...بعد من با یکی همگروهی شدم که کلا نمیذاشت هیچ کاری بکنم(همونیکه بهم گف لوس)...هی بهم میگفت تو بلد نیستی و اینا...بعد منم که خجالتی تر بودم اون موقع ها...هیچی نمیگفتم...تا اینکه آخراش دیگه قاطی کردم رفتم به معلم گفتم من انصراف میدم..بعد اونم پرسید که چرا و اینا..دلیلشو گفتم بعد گف حالا بمون...و اون دختره همچنان نمیذاشت کاری بکنم...آخراش دیگه گریم گرفت از آزمایشگاه اومدم بیرون و کلا دیگه نرفتم...من واقعا دوس داشتم تو اون مسابقه باشم...

و خب دلیل این قضاوتشون(هردوشون) قطعا یچیزه...

اینکه منو نمیشناختن و نمیشناسن..

کلا از اونجایی که خیلی خجالتی و درونگرام سخت میشه به روحیات و اخلاقیات و رفتاریاتم! پی برد...مگه اینکه خودم بگم...که در اکثر مواقع نمیگم:")

 

اوووووووو...

الان یادم افتاد...

یکی هم بود که کلا از من خوشش نمیومد...

هرچند فکر نکنم راجبم بد حرف زده باشه

ولی مطمئنم درست قضاوتم نکردهXD

و او کیست؟

بوو(مائو تون"-"\)

این بشر از تمام کسایی که تا به حال از من متنفر بودن بیشتر ازم متنفرهXDDD

البته بود'-'

والا'-'

من به این خوبی'-'🍫 

انقدم رو اعصابش راه میرم"-"

 

+میخوام تا صب بیدار بمونم...

+البته که چرت گفتم@-@

+خوابم میاد میرم بخوابمXD

 

 

 

  • Baby Blue

O.O جدی مائو دوستته ؟منو بگو تازه می خواستم ازت بپرسم بوو کیه |=

تازه فهمیدمم XD

ای بابا
من اسمم تو وب مائو خیلی درخشیدهXD
اسرا هستم دیگه...همون دوست صمیمی بوو تو مدرسه•~•
دوتا دوست داره دیگه...من(کیدو) و هاله(هیونگ)

نادون درست معرفی کن

معادل کیدو میشه بستی

ایهاالناس 

من بستی

هاله

و هیونگِ اسرا و آوا هستم 😎

Nice to meet ya

میدونم"-"
آخه همیشه تو وب نوشتیم هیونگ"-"\
گفتم هیونگ که ابهامات برطرف شه/"-"\

من اگه بخوام کسایی که ازم متنفرن رو بشمرن حد نداره:|
نزدیک بیست سی تایی میشه-____-

وا••
خب شاید انسان های متنفر از منم زیاد باشن من خبر نداشته باشم"-"

عب نداره"-"
به هیچ کجات نباشه"-"\
لاو یورسلف/"-"\

از من متنفر ها نزدیک یه شهر میشن :/

ای بابا"-"
اهمیت نده"-"\
به چپت که ازت متنفرن^-^

اه شت مسابقات آزمایشگاه||||:

تو اون من و هیونگ هم گروهی بودیم که آرینا اومد رید تو آزمایشمون|||:

لوله ی مدرج رو شاپالاخ پرت کرد رو زمین هرچی درست کرده بودیم به فنا رفت |||:

 

 

+وای آرهههه XDDD

من تقریبا کل راهنمایی ازت متنفر بود ._.

البته هنوزم ازت متنفرم ._.

 ^0^

خوشم نمیاد از اخلاقش._.

+وای آره و زهرمار"-"
میدونم'-'
به کیرم"-"\
/^-^\

عجیبه:) کلا ازون دسته هستی که نمیشه ازشون متنفر بود.

نمیدونم شاید"-"
ولی بوو(مائو) ازم متنفره._.♡
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

~Light Blue~

🦋••We won't be erased••🦋

Not perfect but always myself ✨


Don't rush something that you want to last forever


من انسانم...
من انسانم، همان انسان خاکی
همان کس که به تن روح خدا دارم...
مرا تا عرش اعلا راه و تا قعر فنا چاه است
اگر پرواز میخواهم
فلک ها بر من آزاد است...

نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan