روز دهم!

سعی کنید خواننده را قانع کنید که اسطوره انتخابیتان واقعا وجود دارد.


بالاخره برگشتن خونه و دیدن مامان باباهم خونه ان! یاد بلایی که سر در حیاط آوردن میفتن و با احتیاط داخل میشن:
"سلااام! ما برگشتیم!"
بابا همونطور که مشغول عوض کردن کاناله میگه : علیک سلام...درو شما خراب کردین؟
کیدو نگاهی به لیام‌ میندازه و جواب میده: مگه اتفاقی واس در افتاده؟
_بله! در نابود شده! بگین چیکار کردین!
سرشو میندازه پایین: کاری نکردیم بابا...
_ نکنه ماشینو کوبوندین به در؟؟؟
+ نهههه بابا
مامان کیسه های فریزو میذاره ‌کنار و میاد جلوتر: وقتی خونه نبودیم این اتفاق افتاده...حتما کار شما دوتا خل و چل بوده دیگه!
کیدو: اصلا شاید کار آدم فضایی هاست!
و به سمت پله ها میره.
مامان نگاهی بهش میندازه و میخنده:هنوزم فکر میکنی وجود دارن؟
کیدو وایمیسه:البته که وجود دارن...فکر کردی ماها تنها موجودات زنده ی این جهانیم؟
بابا: میگم اینقد سرتو با فیلم و کتابای مزخرف پر نکن...گوش نمیدی که! ینی چی آدم فضایی وجود داره!!!
کیدو عصبانی میشه: واقعا که! چی داری میگی؟! ما هنوز اطلاعات کافی از منظومه خودمون نداریم و همه جاشو نگشتیم بعد تو میگی آدم فضایی ها وجود ندارن؟
_ ندارن...اگه داشتن تاحالا یه سر بهمون میزدن...یا ساده تر از اون، یه سرنخایی از وجود داشتنشون پیدا میکردن دانشمندا!
+ پیدا کردن...
_ دروغه! مزخرفه!
_ دروغ نیس! چرا شما بزرگترا نمیتونین افکار و باورهای جدیدو قبول کنین؟ کلی سرنخ پیدا شده...سنگ نوشته های قدیمیم میگن که فرازمینیا وجود داشتن...حرف تو مث این میمونه که یه قاشق آب از دریا برداری بگی ببین، توش نهنگ نیس...پس نهنگا وجود ندارن! همینقدر بی منطق!
مامان: کیدووو! این چه طرز حرف زدنه؟
+حرف بدی زدم؟
که یکهو لیامم میپره وسط و همونطور که سعی داره کیدو رو راهی اتاقش کنه میگه: بیخیال خونواده ارجمند! قرار بود بفهمیم چه بلایی سر در اومده نه اینکه خونه رو عین سوریه به هم بریزیم!!
و بعد کیدو رو میبره بالا تو اتاقش و میشینن رو تخت. لیام یکی میزنه پس کله کیدو: احمق روانی! حداقل میگفتی دزد اومده! آخه الان وقت بحث راجب آدم فضایی ها بود؟؟
_ نمیدونم...نظری ندارم...همینجوری به ذهنم رسید..هوففف...
و بعد دراز میکشه رو تخت:
میگم...لیام...تو هم فکر میکنی آدم فضایی ها وجود ندارن؟
+ همچین فکری نمیکنم...یجورایی مطمئنم که وجود دارن!
_ جدا؟
+ آره...یکیشون همخونمه!
و بعد پا میشه میره...



+ یوح "-"

+ بیشتر تهدید کردم تا قانع._.
+ دلتون برا لیام تنگ نشده بود؟:" حقیقتا فقط به خاطر لیام دوباره شروعش کردم...و اینکه دوس داشتم تموم کنم این چالشو...
+ بیست روز مونده هنوز "-"
+ حس میکنم قابلیت داستان نوشتنمو از دست دادم ._.

 

 

  • Baby Blue

من یک عدد لیام میخوام!خطم کلام..

لیام مال کاله"-"
تامام "-"

نه ببین..حتی اگه مشابهش هم باشه برام خوبه"-"

همممم"-"
ّبذار ببینمXD

راستی فرصت شدم!جایزمو رد کن بیاد سظئینتس

این هم چهارمین کامنت که از آن من شد((:

یوح:))

میدونم این پنجمین کامنتمه ولی..بزارین از آن خودم بکنمش"-"

گذاشتن"-"\ *

شیشمیش هم بدم؟D:

D":

به دلیل اینکه جونگکوک همین الان لایو بود و من اولین بار اینقدر لایوی رو خوب دیدم خیلی خوشحالم پس بزارید در کامنت ها انرژی خود را خالی کنم!

من خبر نداشتمT-----T

چرا هیچ کس دیگه کامنت نمیده؟:/

باهام قهرنXD

لیام و کال خیلی بهم میان... 

ولی کیدو و کال بهتر نیست، این کیدو استریته؟! 

کیدو و کال.‌.همممم بهش فکر نکرده بودم...
نمیدونم...فعلا راجب گرایشش تصمیم خاصی نگرفتم"-"

خوشم اومد*-*

بزار اعتراف کنم دلم برا لیام تنگ شده بود*-*..

یوح*-*
خودمم دلم براش تنگ شده بود*-*
حالا برگشته*^*

واییییییی دامپلینگ!T-TمرسیT^^^T

خواهش میکنمD:
بلدی دامپلینگ درست کنی؟

خب بنده رفتم بقیه رو خوندم و کال میخوام

ლ(ಠ_ಠ ლ)

عااا اونو باید از بوو بخوای"-"
درضمن"-"
کال مال لیامه "-"♡
+ اسمت خیلی باحالهTT عاشقش شدم:"

یبار درست کردم!D:
منو دست کم نگیر(-B
ولی خوب مسلما به خوبی اصلش نشدT-T

از الان خوش به حال هم اتاقی و پاتنر و بچه هات "-"\
تمرین کنی قطعا بهتر میشهTT

کال ایز مااااااین بچ

هق قابل شما رو نداره بنده یک عدد شیمی لاورم و خدا نکنه روی ی عنصر یا ترکیب قفلی بزنم.....

مگه به این آسونیاااااست؟
یک عدد شیمی لاور دیگم اینجا داره جوابتو میده و خدا نکنه روی ساختار لوئیس یه ترکیبی قفلی بزنه...چون تصمیم میگیره تتوش کنه!
الان چند مورد تتوی ساختار لوئیس با حلقه بنزنی تو فکرم هس!

یحححح

 

وای...من اخرش تتوی دی ان ای رو میزنم بالای ترقوه ام...

*وی وارد زیست میشود

برا ترقوم برنامه ها دارم "-"\
و مچ دستتتتتTT
همینطور مچ پا "-"
کلا...خیلین"-" خدا آیندمو بخیر کنه._.

تتوی دی ان ای @-@

منم یه لیام میخوام :") کسی نداره بفروشه بهم؟ .-.

اوهوم×-×
لیام فروشی نیست؛)

اونقدر وقفه افتاده بود که من برم از اول بخونمش اصلا "-"\

*وِی به روی خودش نمی‌آورد که در نوشتن این چالش برای خودش هم آنقدر وقفه افتاده که اصلا چی بود چی شد بر از را با الا تا حتا :-"*

به زحمت میفتی:"
 "-":دی

@عشق کتاب

دی ان ای یه دنیایی واسه من داره ک نگم.....

 

 

مچ دستتتتت وای اونجا اگهه شد میخام یه کاکتوس تتو کنم

پشت گردنم افتابگردون 

(ノಥ益ಥ)ノ

زیست است عشقTT
دی ان ایT----T


کاکتوس و آفتابگردون...قشنگ میشههههTT
اینطوری پیش بری باید آبت بدیم بذاریمت زیر نور آفتاب"-"

@عشق کتاب

برنامه که یادت هست؟ قرار بود امشب بریزیم تو داستان کیدو لیامو بدزدیم ^^ *مرور کردن نقشه*

سریعا به لیام زنگ میزند:
"الو...لیام...فرار کن...یه عده دنبالتن!"

هاها! چی فکر کردی؟ ما ردیاب وصل کردیم بهش ^----^

"الو لیام...قطع نکن! ردیاب بهت وصل کردن...گوشیتو خاموش کن! "

دقیقا....

。・゚゚*(>д<)*゚゚・。

 

جرررر XD حالا اینا ب کنار....نمیزارن تتو بزنم اهل خانواده! 

من گفتم گفتن از کنکور قبول شو هر غلطی دلت خواست بکن"-"
ولی من که میدونم مث قضیه آبی کردن موهام میشه و نمیذارن هیچ غلطی بکنمTT
ولی اگه نذارنم مخفیانه میرم میزنم:"

بابا من همه چیو میگه باشه جز تتو :(

رنگ موهامم ک من همش رنگ میکنم عادیه :>

خوبه باز:/

عع، من چرا دارم آمار میدم؟ "-"

بروبچ آماده باشین *-*\

نادانی بخاطر همین "-"
*لیام را اسکورت میکند*

@سمر

باشه باشه "-"

من از راست راهشو میبندم *-*

بدویین..

....
بادیگاردا آماده این؟

@سمر

@عشق کتاب

دم دستتون کال رو واسه من بدزدین

تیریخیدا

(ノಥ益ಥ)ノ

بچچچچچ دهنتو ببنددددد

من دلم میخواد رو ساعد دستم یا کلا روی دستم یه تتوی کوچولو داشته باشم..ولی دردناک نیست تتو؟TT
البته..مسلما همونطور که گذاشتن موهامو رنگ کنم میزارن تتو هم بکنم:/ایح"-"

دوست من تتو کرده بود میگفت اصلا درد نداشت"-"
درستهTT

@عشق کتاب
@سمر
@یگانه
آقاااا اصلا اینقدر که لیام طرفدار داره پیشنهاد میدم هر روز پیش یکیمون باشه"-"

لیام بچه پاکدامنیه به گند نکشینش"-"\

@موچی

فک نکنم دردش زیاد باشه!

 

نهههههههههههههههه من کال میخام

。゚・ (>﹏<) ・゚。

آره...

غلط میکنی"-"
کال مال لیامه "-"

@یگانه
مطمئنی؟T-T(یه جوری میگم انگار همین الان میرم تتو میکنم:|)
وای از این تتوهای آرمی و بی تی اس دیدین؟من میخوام لاو یور سلف تتو کنمT^^^^T

T-----T

@موچی

اره  داییم تتو میکنه XD خیلی درد نداره

 

منمممم گاااد خیلی قشنگن

 

الان اسرا میاد میگرخه بچه :"

منو ببر پیش داییت تاراخاداااT---T

خیلی:"


بالاخره نوشتی"-"...

خدایا شکرت/"-"\...~

 

@بنزوییک اسید

تو هم عاشق شیمی ای؟ T----T

بیا بغلم /T-T\...~ من اونقدر عاشق شیمی ام که راهنمایی معلممون منو دکترای شیمی صدا می کردT---T~~~

 

+کال دیگه داره می ره آمریکا سراغ درس و تحصیلش xD

اره "-"

هعییییییT~T

+ پس لیام چی؟"^"
بچ نمیخوای این دوتارو باهم جور کنی؟"-"
من دارم تمام تلاشمو میکنم"-"
توهم یه حرکتی بزن داا"-"

@عشق کتاب

خوبه ^^

@بنزوییک اسید

حله، میاریمش برات =)

@موچی

هوم.. فکر خوبیه D:

@سمر
گورتو گم کن^-^

@مگلونیا

من جونمو میدم واسه شیمییییییی خدایا

دقییقا منم :" همیشه زنگ شمیی پا تخته بودم!

*دویدن به سوی بغل

(ಥ﹏ಥ)

 

منم میرم امریکا XD

کیدو"-"

من هنوز نمی دونم گرایشاشون چیه"-"...

حتی تایپ شخصیتیشونم نمی دونم"-"...

بذار مشخص شه تصمیم می گیریم"-"~...

منم"-"
باشه"-"
خلاصه یکاری بکن "-"~

پاشو اماده شو داییم منتظره XD

@سمر

دمت گرممممم

 

 

نه هنوز تصمیم نگرفتم کدوم تتو رو بزنم:"""

@بنزوییک اسید

وای آرهههه T----T

منم زنگ های شیمی وقتی معلم دنبال داوطلب می گشت همیشه نفر اول پای تخته بودم T----T...

*گریه*

خانوم حسین زادهT----T

@مائو
چرا اینقدر کشش میدی؟"-"..
بابا عاشق همشون کن بره"-"..
اینقدر سخت گیر نباش!

ایح=-=

@مگلونیا

دختر تو چقد منییییی

 

。・゚゚*(>д<)*゚゚・。

@موچی

من فعلا کل تمرکزمو گذاشتم رو کلود و تریسی بعد بازم نمی دونم چه خاکی به سرشون بریزم"-"...

 

+یه چیز سمی بگم؟|:

قبل از نوشتن این چالشه یه مانهوا گی داشتم می خوندم"-"

بعد گرافیکش و طراحیاش خیلی خوب بود"-"... بعد حالا کاپل اصلیش برادر ناتنی بودن با هم"-"

یاد اون افتادم"-"

 

+او راستی اون مانهوا رو تا آخر نخوندم"-"

@کیدو

متاسفم، ما تسلیم نمی‌شیم =))

@بنزوییک اسید

مخلصم، قابلتو نداره ^^

@مائو
وای فکرشو بکن میومدی کال و کلود رو با هم شیپ میکردیXD

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

~Light Blue~

🦋••We won't be erased••🦋

Not perfect but always myself ✨


Don't rush something that you want to last forever


من انسانم...
من انسانم، همان انسان خاکی
همان کس که به تن روح خدا دارم...
مرا تا عرش اعلا راه و تا قعر فنا چاه است
اگر پرواز میخواهم
فلک ها بر من آزاد است...

نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan