*چند شب پیش با دوستام رفتیم شورابیل*
*یه گربه میبینیم*
هیونگ: هی گربه رو...
*گربه هه همینجوری میره میپره تو آب و درمیاد*
*هنگ میکنیم*
بوو: وای دیدین؟؟؟چرا پرید تو آب؟
کیدو: ینی میخواست خودکشی کنه؟T-T
هیونگ: بابا...اون گربه هه چرا پرید تو آب؟ میخواست خودکشی کنه؟
کیدو: تازه گربه ها از آب خوششون نمیاد...
بابای هیونگ:............
بابای هیونگ: بابا پرید ماهی بگیره دیگه...
ما: .....
ما: وتف....مارو باش فکر میکردیم از زندگی سیر شده...!