بعد از دو هفته دوباره سلامD:
+خب...تو این دوهفته به طور رسمی طرفدار stray kids گشتم و تبدیل شدم به یه stay...*-* البته هنوز یه بیبی استی محسوب میشم (به قول حنانه"-"\ ) چون هنوز از حادثه های زیادی بی خبرم...بگذریم...یکم مشغول همین گروه شدم...
+و دوباره اینستا رو نصب کردم"-" و از فیلترهای ارجمندش بهره مند شدمXD و تصمیم گرفتم چندتا کوئسشن باکس ذهن درگیر کن پشت سر هم بذارم...و حقیقتا با شر کردن اون همه ریسپانس انگشتام بی حس شدن:""
+خبر سوم اینکه بی تی اس کامبک داد جمعه*-* و گاد *-* وایبش به شدت حال خوب کن بود...اگه ندیدین برین ببینین'-'
+خبر چهارم...پیرسینگ زدممم*-* درواقع با هیونگ رفتیم و هردوتامون یه پیرسینگ پایین گوش (کنار همون قبلی) زدیم و یکی بالای گوش(اون قسمت سخت غضروفی"-") و...خیلی درد نداشت اگه پیرسینگ دوس دارین و بخاطر دردش ترسیدین نرفتین حتما برین*-* البته "-" اینم بگم که یه روز تمام پدرمونو دروارد "-" ولی خب ارزششو داشت TT
+ آقا چرا من نمیتونم عکس و فایل آپلود کنم؟ دلم میخواست پیرسینگامو ببنین..و مهمتر از اون...حس خوبی ندارم که پستام عکس ندارن=-=
+ کتاب "جایی که عاشق بودیم" که هیونگ بهم قرض داده رو میخونم...خیلی قشنگه. و اگه خوندینش هیچی اسپویل نکنین وگرنه همینجا خاکتون میکنم..بعدا میام عر میزنیم:"
+ پنت هاوس فصل سه یجوری همه چی گند خورد که "-" اصلا نمیدونم چی بگم "-" ولی یجوریه که ممکنه همه چی یجور دیگه بشه..پس امیدی بهش هس:"
+ لی رانگ...هیچی T-T
+ شاید امروز بالاخره خانه کاغذیو شروع کردم*-*\
+ تازه میخوام banana fish رو هم شروع کنم"-"...
+ و the untamed...خدایا...هیچ نظری ندارم که بعد این چطور قراره زندگی کنم ._.
+ امروز بالاخره پلنرمو باز کردم که توش برنامه هامو بنویسم...و...اونطوری که همش تفریح و سرگرمی بود یجوری شدم...قبلا همش مینوشتم زیست دینی ریاضی فلان...و بعد برا تجدید انرژیم یه فیلم یا کتابم میچپوندم اون زیر...آه...چه زندگی سختی داشتم'-'..
+ بایسم تو استری کیدز فلیکسه... خداا شبیه آبنبات متحرکه T__T...
+ وای چند روز پیش داشتم یه ویدیو میدیدم از استری کیدز که انگار جی وای پی (رئیس کمپانی و همچنین خود کمپانی"-") میاد و اعضای حذف شده رو اعلام میکنه..یجوری سر اون گریه کردم که...هیچی...
+ اون زهرماری تازه منتشر شده از هیونجین رو دیدین؟"-"
I like to play with fire"-"~
+ بیاین برگردیم به روز تولدم...و اون نامه های قشنگتون:") خب..من اون روزا نتونستم بیام و درست حسابی جوابتونو بدم و ازتون تشکر کنم..منتظر یه روزی بودم که بدون هیچ آشفتگی فکری بیام ازتون تشکر کنم...و فکر کنم دیگه بهتره بیشتر از این لفتش ندم:)
اهم..اولا که آیسان'-' بالای نامه اسم ۱۸ نفرو نوشته بودی..ولی ۲۱ تا نامه بود"-" انی ویXD
خب..من میخواستم همه نامه ها رو تک تک اینجا کپی کنم و جوابتونو بدم...ولی بعد دیدم جوابم برا همتون تقریبا یچیزه...اینکه ممنون! مرسب از همتون که دوستای خوبم شدین. فضای بلاگری همونطور که خودتونم میدونین همچین فضای امنی نیس ولی با این حال ما درباره خیلی چیزا باهم حرف زدیم...کلی خندیدیم و خاطره ساختیم و امیدوارم که از این به بعدم ادامه بدیم...
و توصیفایی که از من کردین...بشدت خوشحالم کرد...همیشه میخواستم اون کیدویی باشم که تو نامه هاتون بود...و فکر کنم شدم..و این خیلی لذت بخشه...حس میکنم بالاخره به یکی از رویاهام رسیدم:)
یبار با دوستام که بودیم هیونگ برگشت بهم گفت " خیلی خوب شد که وبلاگ زدی کیدو..حس میکنم حالت خیلی بهتر شده"
و بله*-* دتس بیکاز آو یو*-*♡
و من منتظرم دوباره هممون جمه شیم و من دوباره صندلی بذارم و دوباره ده ساعت حرف بزنیم......
خیلی زر زدم.
خدانگهدار.
"درود ای بچ بی همه چیز نادان شل مغز
ببین همه چقد دوست دارن... دارن برات متن جمع میکنن=)
انتظار نداری که دو بار برات نامه بنویسم؟ :/ فک کردی چقدر ATP دارم...
حضوری خدمتت خواهم رسید...
برو گمشو
تولدت مبارک"
Love is love🌈
"درود ای بچ بی همه چیز نادان شل مغز
ببین همه چقد دوست دارن... دارن برات متن جمع میکنن=)
انتظار نداری که دو بار برات نامه بنویسم؟ :/ فک کردی چقدر ATP دارم...
حضوری خدمتت خواهم رسید...
برو گمشو
تولدت مبارک"
Love is love🌈